پرسش :
چگونه خداوند همزمان از همه چیز در همه جای عالم آگاه است؟
پاسخ :
بعد از توحید، یکی از مهمترین اوصاف پروردگار، علم و دانایی او است که تمام عالم هستی را شامل میشود ، و ذره ای در عالم پهناور از علم نامحدود او پوشیده و پنهان نیست. هر قطره بارانی که فرو میافتد، هر غنچه ای که می شکفد، هر دانهای که در دل زمـین نـهفته اسـت، هر موجود زندهای که حرکت میکند، هر نطفه ای که در رَحِم منعقد میشود و سرانجام هر اندیشهای که خطور میکند، همه در دانش خدا آشکار است:"بدانید خداوند از هر چیزی آگاه است".[1]
و میفرماید:"اگر آن چه در سینههای شما است، پنهان دارید یا آشکار کنید، خداوند آن را میداند".[2]
"ما انسان را آفریدیم و وسوسه های نفس او را می دانیم، و ما به او از رگ گردن نزدیک تریم".[3]
آیة دیگر میفرماید:"خدای سبحان از همه چیز آگاه است، زیرا او خالق همة هستی است و آفریننده اسرار مخلوق آگاه است". باید توجه داشت آفرینش الهی مستمر است و همة موجودات همان گونه که اصل هستی را از خالق گرفته اند، ادامة هستی را نیز از او میگیرند. از این جا روشن میشود علم و آگاهی خداوند به تمامی موجودات، همیشگی و در هر زمان و مکان است:"ألا یعلم مَن خلق؛ آیا آن که موجودات عالَم را آفریده از حال آنها با خبر نیست؟".[4] پس از آن جا که خدا خالق همه چیز است، آگاه بر همه چیز است.
از طرف دیگر خدا وجودی است غیر متناهی و غیر محدود و محیط بر همه جا و همة زمانها. هیچ مکانی و زمانی خالی از وجود او نیست و برای وجودی اینچنین زمان آینده و گذشته و دوری و نزدیکی مطرح نیست.
چیزی که محدود است، در یک جا هست و در یک جا نیست، یا در یک زمان هست و در زمان دیگر نیست. زمان و مکان فقط در مادیات است، ولی برای وجود نامتناهی این مسایل مطرح نمیباشد.
فرض کنید کسی در اتاقی زندانی است که فقط روزنة کوچکی به خارج دارد، در حالی که کاروان شتر از مقابل این روزنه می گذرد، او نخست ناظر سر و گردن یک شتر، سپس کوهان، بعد پا و دم او است. هم چنین سایر شترهایی که در این قطارند. کوچک بودن روزنة دید سبب میشود او برای خود گذشته و آینده درست کند، اما کسی که بیرون اتاق و بر پشتبام است، به تمام بیابان نگاه میکند و قطار شتران را یک جا میبیند که در حال حرکتند. از این جا روشن میشودمفاهیم گذشته و حال و آینده نتیجة محدودیت دید انسان است. آن چه برای ما زمان ماضی محسوب می شود، برای اقوام پیشین زمان مستقبل بود، و آن چه برای ما مستقبل است، برای آینده گان ماضی است. اما برای ذاتی که همه جا حضور دارد و ازل و ابد را فرا گرفته، ماضی و مضارع و حال بیمعنی است و همة حوادث در تمام طول زمان نزد او حاضرند و او به همة حوادث و موجودات عالم، در گذشته و حال و آینده احاطه دارد.1[5]
همان گونه که خدا بر زمان چیره است، بر مکان هم چیره است و دور و نزدیک و این جا و آن جا برای او که وجود نامحدود است، مطرح نیست و بر همه جا به طور یکسان حضور دارد و عالِم بر همه چیز در همة زمانها و مکانها است و به اسرار و نهان سراسر هستی آگاه است. امیر مؤمنان علی علیهالسلام میفرماید:"خداوند به تمام اسرار آگاه است و از همة ضمائر و نهان ها با خبر میباشد. به همه چیز احاطه دارد و بر همه چیز غالب است".[6]
[1] بقره (2) آیة 231.
[2] آل عمران (3) آیة 29.
[3] ق (50) آیة 16.
[4] ملک (67) آیة 14.
[5] ناصر مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج 4، ص 96.
[6] نهج البلاغة فیص الاسلام، خطبه 85، ص 196.
بعد از توحید، یکی از مهمترین اوصاف پروردگار، علم و دانایی او است که تمام عالم هستی را شامل میشود ، و ذره ای در عالم پهناور از علم نامحدود او پوشیده و پنهان نیست. هر قطره بارانی که فرو میافتد، هر غنچه ای که می شکفد، هر دانهای که در دل زمـین نـهفته اسـت، هر موجود زندهای که حرکت میکند، هر نطفه ای که در رَحِم منعقد میشود و سرانجام هر اندیشهای که خطور میکند، همه در دانش خدا آشکار است:"بدانید خداوند از هر چیزی آگاه است".[1]
و میفرماید:"اگر آن چه در سینههای شما است، پنهان دارید یا آشکار کنید، خداوند آن را میداند".[2]
"ما انسان را آفریدیم و وسوسه های نفس او را می دانیم، و ما به او از رگ گردن نزدیک تریم".[3]
آیة دیگر میفرماید:"خدای سبحان از همه چیز آگاه است، زیرا او خالق همة هستی است و آفریننده اسرار مخلوق آگاه است". باید توجه داشت آفرینش الهی مستمر است و همة موجودات همان گونه که اصل هستی را از خالق گرفته اند، ادامة هستی را نیز از او میگیرند. از این جا روشن میشود علم و آگاهی خداوند به تمامی موجودات، همیشگی و در هر زمان و مکان است:"ألا یعلم مَن خلق؛ آیا آن که موجودات عالَم را آفریده از حال آنها با خبر نیست؟".[4] پس از آن جا که خدا خالق همه چیز است، آگاه بر همه چیز است.
از طرف دیگر خدا وجودی است غیر متناهی و غیر محدود و محیط بر همه جا و همة زمانها. هیچ مکانی و زمانی خالی از وجود او نیست و برای وجودی اینچنین زمان آینده و گذشته و دوری و نزدیکی مطرح نیست.
چیزی که محدود است، در یک جا هست و در یک جا نیست، یا در یک زمان هست و در زمان دیگر نیست. زمان و مکان فقط در مادیات است، ولی برای وجود نامتناهی این مسایل مطرح نمیباشد.
فرض کنید کسی در اتاقی زندانی است که فقط روزنة کوچکی به خارج دارد، در حالی که کاروان شتر از مقابل این روزنه می گذرد، او نخست ناظر سر و گردن یک شتر، سپس کوهان، بعد پا و دم او است. هم چنین سایر شترهایی که در این قطارند. کوچک بودن روزنة دید سبب میشود او برای خود گذشته و آینده درست کند، اما کسی که بیرون اتاق و بر پشتبام است، به تمام بیابان نگاه میکند و قطار شتران را یک جا میبیند که در حال حرکتند. از این جا روشن میشودمفاهیم گذشته و حال و آینده نتیجة محدودیت دید انسان است. آن چه برای ما زمان ماضی محسوب می شود، برای اقوام پیشین زمان مستقبل بود، و آن چه برای ما مستقبل است، برای آینده گان ماضی است. اما برای ذاتی که همه جا حضور دارد و ازل و ابد را فرا گرفته، ماضی و مضارع و حال بیمعنی است و همة حوادث در تمام طول زمان نزد او حاضرند و او به همة حوادث و موجودات عالم، در گذشته و حال و آینده احاطه دارد.1[5]
همان گونه که خدا بر زمان چیره است، بر مکان هم چیره است و دور و نزدیک و این جا و آن جا برای او که وجود نامحدود است، مطرح نیست و بر همه جا به طور یکسان حضور دارد و عالِم بر همه چیز در همة زمانها و مکانها است و به اسرار و نهان سراسر هستی آگاه است. امیر مؤمنان علی علیهالسلام میفرماید:"خداوند به تمام اسرار آگاه است و از همة ضمائر و نهان ها با خبر میباشد. به همه چیز احاطه دارد و بر همه چیز غالب است".[6]
[1] بقره (2) آیة 231.
[2] آل عمران (3) آیة 29.
[3] ق (50) آیة 16.
[4] ملک (67) آیة 14.
[5] ناصر مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج 4، ص 96.
[6] نهج البلاغة فیص الاسلام، خطبه 85، ص 196.
ببخشید شما به کجا متصل هستید؟
کدام مجموعه یا پایگاه یامسجد؟